عباسعلی سلمانی فعال در زمینه فرهنگ و ورزش

چراغ خانه کوهنوردان روشن شد که با جذب و جلب عاشقان طبیعت همه را خوشحال کردیم درهای جدید انسانهای تازه می توانند باعث تقویت و پرنور شدن فرهنگ و ورزش روستا بشوند   اشتغالزائی با ورود گردشگران و عاشقان طبیعت که هرهفته برتعدادشان افزوده می شود به اوج می رسد   چراغ صنایع دستی با ارائه محصولات نمدی بسیار جدید و البته خوب و زیبا که باعث افتخار ماست و می توانیم عده زیادی را بکار بگیریم و اشتغالزائی خوبی از میان زنان و مردان جوان ابرسج که جویای شغل هستند  داشته باشیم طرحها و اشکال جدید که می تواند چشمگیر باشد  صنایع دستی صخا که اینروزها محصولات خودش را در تیراژ بسیار بالا ارائه می دهد چندین نفر را مستقیم و دهها نفر را غیر مستقیم همین اول کار به کار و همت و کوشش گرفته است تا بیشتر شاهد جذب و جلب باشیم   تقویت و پرنور شدن مجموعه بزرگ صخا می تواند باعث پیشرفت و رشد و شکوفائی ابرسج گردد  فروشگاه لوازم خانگی و جهیزیه و کادوئی صخا که سالهاست خدمات ارائه می دهد امسال با فروش محصولات کشاورزی و دامی ابرسج شاهکار کرده است و نیاز به خرید دستگاههای بسته بندی برای سال آینده خواهیم داشت  توجه و عنایت عاشقان طبیعت و کمک این عزیزان برای ساخت و ساز بناهای خوبی در خانه کوهنوردان ابرسج و یا همان بوستان صخا که نام قدیم این مجموعه است و زمینش اهدائی مجموعه بزرگ صخاست تا کوهنوردان در این روستا صاحب یک مکان خوب و,چراغهای ...ادامه مطلب

فداکاران و نیکوکاران سعی و تلاش کرده اند تا چراغی روشن کنند که به مردم نور و گرما بدهند و ما هم در ابرسج یک عاشق بنام تائب داریم که در اوج صداقت و ایمان و فداکاری چراغی در قالب قرض الحسنه و خیریه به همراه همسرش و خانواده و دوستان و اقوامش سالهاست روشن کرده است و به مردم وامهای بدون کارمزد و بدور از کاغذ بازی و حتی به عده ای از عزیزان که واقعا خوب و خوش حساب بوده اند و هستند بدون چک و سفته و فقط با یک برگه که همسر و فرزندانشان به عنوان شاهد و ضامن امضاء کرده اند خدمات خوب و خداپسندانه ای ارائه نموده است  در اینجا از همت و تلاش عده ای که تعدادشان به بیست درصد هم نمی رسد اما همین تعداد برای کم نور کردن این چراغ و برای خاموش کردن این چراغ کافی هستند که سالها دعا و سعی و تلاش کرده ام تا بتوانم براینها پیروز شوم و جلوی این کار خطرناکشان را بگیرم  چون هم در دنیا و هم در آخرت به ضررشان هست و خطای بزرگی و گناه بزرگی مرتکب می شوند ما پولهائی را که سالها با جان کندن بدست آورده ایم و گلوی خودمان و دوستان و اقوام را فشار داده ایم تا این چراغ روشن بماند و دل مردم را شاد کنیم نباید تحت تاثیر بیست درصد بخیل و هوسباز و از خدا بی خبر قرار بگیرد ما روشن ماندیم تا این داستانها دهان به دهان بچرخد و دستهای کثیفشان رو شود   داستانهای غیبت و تهمت و سم پاشی و جوسازیهایشان که واقعا شرم آور و اوج بی انصافیست,هوسبازان ...ادامه مطلب

در اوج جوانی درگیر عشق شدم گرفتار روشن کردن چراغ فرهنگ و ورزش از قرض الحسنه و خیریه گرفته تا چراغ خانه کوهنوردان ابرسج به همین منظور قید دنیا و خوشی و راحتی را زدم تا این چراغ روشن شود خانواده ام را هم درگیر کردم بطوری که سالها آرزوی یک تفریح و یک سیر و سیاحت به دل ما مانده است  روزهای تعطیل را در تقویت و پرنور شدن چراغ فرهنگ و ورزش در خانه کوهنوردان ابرسج به فعالیت و فداکاری پرداختم تا اینکه این چراغ روشن شد و عاشقان طبیعت را جذب و جلب ابرسج و زیبائیهای طبیعی این روستا کردم روزهای تعطیل به توضیح و تفسیر مناظر زیبای طبیعت پرداختم راهنمای عاشقان طبیعت شدم به جذب و جلب آنها همت و کوشش کردم تا بتوانم برای اشتغالزائی مردم خوبم از عاشقان توانای طبیعت کمک و پشتیبانی بگیرم  این عشق پرشور زبانه کشید, ...ادامه مطلب

روزهای اول ده دوازده سال بیشتر نداشتم با مرحوم عباسعلی جلالی استارت زدیم هرسال ده دوازده نفر می آمدند اما وسط راه کم می شدند و دیگر نمی آمدند فقط رضا سلیمانی راد از اول تا همین امروز هست بقیه مدتی می آمدند و دلزده می شدند  روشن کردن این چراغ در یک روستا خیلی سخت است الان هم از برکت سید مجتبی سید هاشمی این ابرمرد کوهستانهای ایران با سابقه چهل سال کوهنوردی قوت گرفته است من نگران سلامتی نوجوانان و جوانان هستم و کوهنوردی علاج همه دردهای جسمی و روحی بندگان خداست  تقدس کوهنوردی در زندگی انسانها خوب و خوش جاری می شود اما چگونه می توانیم به زور مردم را به سعادت و خوشبختی اجبار کنیم فقط راه و چاره در این است که انسانهائی همچون سید مجتبی سید هاشمی بیشتر و بهتر توجه و عنایت کنند تا این چراغ تقویت و پرن,کوهنوردان ...ادامه مطلب

روشن کردن یک چراغ بانام و یاد خداوند هنر یک انسان عاشق است که باید داستانش به گوش عاشقان جهان برسد  صخا از یک عاشق در یک روستا روشن شده است که در قالب قرض الحسنه می تواند خدمات قابل قبولی ارائه نماید به شرط حمایت و همکاری توانمندان اما هرچه این توجه , ...ادامه مطلب

شب گذشته را نزد یکی از دامداران زحمتکش شام خوردم غروب جمعه درمسیر کوهنوردی به یکی از عزیزان دامدار برخوردم نشستم و آتشی روشن کرد و چای گذاشت و شروع کرد به شام درست کردن هوا سرد غروب پائیز در کوههای ابرسج بعد از یکی دو شب باران باریدن و کوهها هم پر از برف سوزو سرما بیداد می کرد من شاهد بدترین نوع زحمت و رنج بودم مگر در آن سرما می شود چای و شام خورد اصلا قابل تحمل نیست  من از بچگی شاهد اینگونه رنج ه,نوروگرما ...ادامه مطلب

این قرض الحسنه و خیریه صخا با وامهای بدون چک و سفته و بدون کارمزد درروستای ابرسج از سال 1372کار خودش را در قالب خانوادگی شروع کرد و به اقوام و دوستان وامهای راحت و آسان داده می شد و یک فرهنگ بسیار خوب در روستا توسط تائب سرپرست عاشق و عارف و شاعر و نویسنده و سحرخیز و کوهنورد احیا شد که این فرهنگ علاج همه دردهای روستاست  و از سال 1379به بعد این فرهنگ را به دیگر عزیزان هم ارائه نمودیم هرچند درروستاها, ...ادامه مطلب

امیدوارم صخا در اوج فداکاری با حمایت و همکاری عزیزان میغانی پرنور شود و همه کسانی که در طول این سی سال جوانمردانه ما را تحمل نمودند و درروشن ماندن این چراغ یاریمان کردند خیر و بهره فراوان ببینند و همه خوشحال و خشنود و ما هم سربلند و سرافراز بشویم  تائب سرپرست عاشق و فعال و فداکار صخا بدنبال روشن شدن این چراغ درروستاهائی است که ازنبودن چنین چراغی و چنین تنوری رنج می برند چراغ و تنوری که می تواند بو,آرزوی,تائب,روشن,چراغ,روستای,شهید,پرور,میغان,شاهرود ...ادامه مطلب

جای مهتاب به تاریکی شبها تو بتاب     من فدای تو به جای همه گلها تو بخند   تو بخواه پاسخ چلچله ها را تو بگو       قصه ابرهوارا تو بخوان تو بمان با من تنها تو بمان  خداوندا به عشق تو دل به دریا زدم و قلب خود را شیر کردم تا بتوانم در راه یاری رساندن به تو چراغی روشن کنم نامش را صخا گذاشتم و بهترین خدمات قرض الحسنه و خیریه را مثل ابرهای باران زا برمردم سرازیر کردم و همه را حیران نمودم  این امتحانی بو,چراغ,روشن,جوانمردی,روستا ...ادامه مطلب

بچه های عزیز نو جوانهای خوب و پاکدل حواستان به دلهای پاک خودتان باشد زمان ما دهه پنجاه و شصتی ها زمانی که ده دوازده سال بیشتر نداشتم سال 1363-64بازار فوتبال زمین خاکی ها داغ داغ بود  ما هم در ابرسج فقط به فکر فوتبال بودیم چراغ صخا از آنجا روشن شد من با پول توجیبی های خودم که از مادربزرگهای مهربانم م, ...ادامه مطلب

با روشن کردن یک چراغ فداکاری انسانهای جوانمرد به اوج می رسد و اینجاست که باید زمینه ها را برای پرنور کردن این چراغ فراهم کنیم  و حواسمان به فداکاران بیشتر باشد  وقتی فداکاری به اوج می رسد باید حمایت و همکاری را هم به اوج برسانیم  درصورتیکه حمایت و همکاری از فداکاران ضعیف باشد و یا اصلا نباشد طبیعت, ...ادامه مطلب

صخا یک چراغ عرفانی و روحانی است که با خدمات خوب و خالصانه قرض الحسنه و خیریه اش معروف و مشهور می باشد و از سال 1372که استارت خورده است مظلومانه و غریبانه به خدمات خوبش ادامه می دهد  تائب و خانواده اش برای روشن ماندن و پرنور شدن این چراغ بالاتر از توانشان همت و فعالیت و فداکاری کردند  اعتبار و آبرو, ...ادامه مطلب

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد   تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید  بسیاری از ضدهمکاریها و حتی معوقات هم یک نوع همکاری محسوب می شوند همیشه مغرضان و مغروران و منفوران بیشترین خدمت را به فداکاران کردند آنها با شیطنتها و کینه هایشان تاثیرات بیشتری از تبلیغات و تشویقات داشته اند  چراغی که فد, ...ادامه مطلب

وقتی یک چراغ روشن می شود همگان باید لطف و عنایت خداوند را مشاهده کنند پی ببرند و وظیفه همه است که در پرنور کردن این چراغ کوشا باشند واجب است وظیفه است لازم است عملی خداپسندانه است پرخیر و برکت است  صخا یک چراغی است که بدست یک عارف و عاشق روشن شده است, ...ادامه مطلب

وقتی که هوا و هوسها را به آب و آتش زدم و داستانش را هم بشنوید سال 74-75 بود در یکی از روزهای خوب و باصفایش تصمیم خودم را گرفتم بعد از سالها اندیشه و بیزاری از هوا و هوسها که طبیعتا با هرانسانی هست و عادت می شود عادتهای بچه گانه که بسیاری از آن تا آخر, ...ادامه مطلب