چراغ صخا از کجا روشن شد

بچه های عزیز نو جوانهای خوب و پاکدل حواستان به دلهای پاک خودتان باشد زمان ما دهه پنجاه و شصتی ها زمانی که ده دوازده سال بیشتر نداشتم سال 1363-64بازار فوتبال زمین خاکی ها داغ داغ بود 

ما هم در ابرسج فقط به فکر فوتبال بودیم چراغ صخا از آنجا روشن شد من با پول توجیبی های خودم که از مادربزرگهای مهربانم می گرفتم و پدرم که با وجود عیالواریش و دست خالی و کارگریش پولهائی به من می داد آنها را اختصاص به یک تیم فوتبال بنام ظفر که تشکیل داده بودم می دادم 

کفش و لباس تهیه و توزیع می کردم از همان کودکی عاشق فرهنگ و ورزش بودم پولهایم خرج تقویت فرهنگ و ورزش می شد بیست سی نفر توی تیم فوتبال ظفر بودند پیراهن تیم ما قهوه ای و سفید بود هنوز هم تعدادی از آن بچه ها که الان هرکدام صاحب زن و بچه شده اند و نزدیک به پنجاه سال سن دارند یاد و خاطرات آنروزها مخصوصا تهیه و توزیع لباس و کفش تیم را تعریف می کنند و به بچه های من می گویند 

این هم سند محکمی که برای بسیاری از دانشمندان و ثروتمندان و ستاره های مشهور جهان رو کردم تا بی بهانه و بی ریا در تقویت صخا حامی و پشتیبان من باشند امیدوارم سند خوب و محکمی باشد و همه خوشحال بشوند مخصوصا دوستان و اقوام زحمتکش من در صخا که با دل و جان این چراغ را روشن نگه داشته اند تا داستان صخا به ابرمیلیاردرها و سوپرپولدارها برسد 

من افتخار می کنم که خداوند توفیق بزرگی به من داد و در راه فرهنگ و ورزش از همان کودکی نقش مهمی داشتم و باعث تحریک و تشویق بچه ها به فوتبال و کوهنوردی و سحرخیزی می شدم من همه را فعال و فداکار می خواستم فرهنگ دست و دلبازی را در ورزش و فرهنگ می خواستم 

این قرض الحسنه صخا هم ریشه در همان تیم ظفر سال 1363دارد من عاشق قرض الحسنه و خیریه بودم و هستم عاشق جذب و جلب مردم برای تقویت فرهنگ و ورزش بودم و هستم الان قوی تر و محکم تر به این مهم می پردازم الان از همه ایرانیان مقیم خارج دعوت به حمایت و همکاری کرده ام تا توسط دانشمندان و ثروتمندان مشهور جهان صخا را تقویت و پرنور کنم تا فرهنگ و ورزش را تقویت کنم همه روستاهای جهان را گلستان می خواهم 

می خواهم ابرمیلیاردرها و سوپرپولدارها تقویتم کنند حداقل یک دانشمند صخا را برای حتی خودم که صاحب این معجزه علم و عرفان و لطف و عنایت یزدان هستم تفسیر کند چون من که صاحب این شعر هستم متوجه عظمت صخا نیستم چه برسد به دیگران این واقعا معجزه است عنایت و لطف یزدان است 

صخا از معجزات علم و عرفان   صخا لطف و عنایتهای یزدان 

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد    تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید 

من حداقل یک دانشمند و یک ثروتمند دریادل با قلب شیر می خواهم که صخا را تفسیر و تقویت کند تا همه به عظمت و معجزه بودن این مجموعه نان رسان و گره گشا و مشکل گشا و انساندوستانه و خیرخواهانه پی ببریم 

این کار در بدترین شرایط با کمترین امکانات افتتاح و روشن شده است و سالها در غربت و مظلومیت تائب و خانواده بسیار فداکارش علیرغم هزاران مشکل که در روستاها طبیعی است روشن مانده و به سختی هرچه تمامتر خدمات قرض الحسنه و خیریه ارائه می دهد و به امید دستهای غیب خدا ثانیه شماری می کنم و سی سال شبی دو سه ساعت بیشتر نخوابیده ام تا عاقبت یک روز و بزودی این چراغ روشن پرنور شود 

داستان صخا را به گوش دلهای دریا و قلبهای شیر برسانیم (تائب) 

یادش بخیر لباس تیم ظفر این رنگی بود خداوندا چراغ صخا را به برکت آن قدمهای معصومانه ای که برمی داشتم پرنور بگردان و هردو مادربزرگهایم را بیامرزد هروقت کوهنوردی می روم هرروز هم باشد سرمزارشان می روم همین غروبی سرمزار محله بالای ابرسج سرقبر یکی از آن عزیزان بودم بوسیدم فاتحه خواندم و رفتم کوه که از آنجا نوه بزرگشان بودم به من پول خوبی می دادند و دست و بال مرا باز می گذاشتند تا یک تیم فوتبال آبرومندانه تشکیل بدهم البته خودم هم دروازه بان بودم و در تیم ابرسج هم دروازه بانی کردم وقتی به روستاهای اطراف می رفتیم یادش بخیر 

روزهای تعطیل هم که مدرسه نمی رفتم مخصوصا تابستانها سرکار کشاورزی و بنائی (کارگری ) و دامداری می رفتم و پولش را خرج تیم فوتبال ظفر می کردم