دنیای عجیب و غریب نیکوکاران

نیکوکاران دنیای عجیب و غریبی دارند در اوج صداقت و ایمان و فداکاری تحت تاثیر بخیلان و هوسبازان قرار می گیرند و از آن طرف هم دستور و فرمان یزدان پاک صبر و شکر جمیل است 

نانشان را بریده اند و حق و حقوقشان را پایمال می کنند آنوقت باید در این وضعیت سخت و جان شکار صبر و شکر جمیل کنند تا دستهای غیب از آستین بیرون بیاید این دنیای عجیب و غریب فداکاران است در اوج خلاقیت مجبور به استقامت هستند 

وقتی که حق و حقوق یک کارگری را ضایع و تیاه می کنیم چه انتظاری می توانیم داشته باشیم چه توقعی می توانیم داشته باشیم وقتی که به یک کارگر مظلوم جوروجفا می کنیم و زور می گوئیم بعد هم شاکی هستیم که چرا صدایش درآمده است چگونه می توانیم خودمان را بنده خدا بخوانیم و برای این خدا با چه روئی می توانیم حج برویم و نماز و روزه بخوانیم و دعا و آرزوهای خوب کنیم اصلا امکان ندارد اما ما در عصری زندگی می کنیم که با چنین افرادی برخورد مستقیم و یا غیر مستقیم داریم 

نوجوانان و جوانان ما در اوج معصومیت و مظلومیت و پاکی با چنین مدعیان دروغین و راستینی مواجه هستند مدعیان دروغینی که می تازند و مدعیان راستینی که فقط کارشان نگاه کردن است انسان دیوانه می شود و احساس غربت می کند و دلش برای مردن لک می زند 

و خداوندی داریم که از ما در بدترین شرایط و سخت ترین وضعیت طلب صبر و شکر جمیل دارد و ما هم مطیع و گوش به فرمانش باید باشیم چون چاره ای نداریم و می دانیم که همه کارها بدست خداست اگر هم ناراحت و دلگیر باشیم و کفرمان دربیاید مثل یونس پیامبر در شکم ماهی می رویم و وضعمان بدتر و اسفناک تر می شود بعد هم در این شرایط مجبوریم بگوئیم خدایا ببخش که بی صبری کردیم و ناسپاسی نمودیم 

می سوزیم و می سازیم این داستان عجیب و غریب نیکوکاران است و آن بخیلان و هوسبازان هم از این وضعیت سوء استفاده می کنند و در کمال خوشی و خرمی براسب غرور و خودخواهی خودشان می نشینند و می تازند تا روزی که گرفتار خشم و قهر و غضب خداوند بشوند 

تا روزی که مثل برادران بخیل یوسف و آن زنان هوسباز به گدائی و خفت و خواری بیفتند 

درددلها را نوشتم من به امید خدا   بهترین حامی و پشتیبان ما یزدان بود 

داستان دهکده گردشگری و اقامتی و تفریحی صخا را در ابرسج به گوش عاشقان طبیعت در سراسر دنیا برسانیم تا روستایمان با جذب و جلب توانمندان گلستان شود و چراغهای روشن این روستا تقویت و پرنور گردند و فداکاری همچون تائب در اوج صداقت و ایمان و فداکاری سربلند و سرافراز شود که دلهای مردمان را شاد و خرسند نماید  

اگر نمی توانید فداکار باشید لااقل دید خوبی نسبت به فداکاران داشته باشید (تائب)