مهربابا یک ایرانی بود که. در پونای، هند در یک خانواده زرتشتی به دنیا آمد. پدرش یک زرتشتی بود که قبل از اقامت در پونا و همسر جوانش سالها به دنبال تجارب معنوی بود. نام او مروان شریار ایرانی و فرزند دوم شریار ماندگار ایرانی بود، پدرش یک زرتشتی بود که قبل از اقامت در پونا و همسر جوانش سالها به دنبال تجارب معنوی بود. مهربابا دوران کودکی و نوجوانی معمولی و عادی را سپری کرد و هیچ تمایل ویژهای به عوالم روحانی از او دیده نمی شد. البته او خود میگفت که همیشه پوششی آواتار را در خود گرفتهاست و این حجاب تنها وقتی برداشته میشود که زمان آن فرا رسیده باشد.. مهربابا در سن ۱۹ سالگی و وقتی در سال دوم کالج درس میخواند. همکلاسیهایش او را با نام مستعار "الکتریسیته" میخواندند. زمانی که پسری جوان بود باشگاه جهان بینی را که مختص آگاهی بود احداث کرد که هزینههای آن بوسیله کمک های اهدایی و گاهی شرط بندی فراهم میشد، از جمله شرط بندی در مسابقه اسب سواری او صدای بسیار عالی داشت و نوازنده چندین ساز و نیز شاعر بود. به چندین زبان مسلط بود، و علاقه خاصی به شعر حافظ، شکسپیر و شلیداشت.. پس از ملاقات با یک استاد معنوی مسلمان بنام حضرت بابا جان باباجان دچار تحول شد. وقتی این زن مرشد مسلمان پیشانی او را بوسید. تجربیات شهودی و اسراری پس از این مواجهه باعث شد که مهربابا دست از فهالیتهای روزمره بردارد در ماههای بعد او با ۴ مرشد کامل دیگر که همراه با باباجان ۵ مرشد کامل نامیده میشوند در ارتباط قرار گرفت. او به مدت هفت سال تحت تعلیمات روحانی در پیش یکی از آنها به نام اوپاسنی ماهاراج بود اوپسانی به او کمک کرد که تجربیات اسراری خود را باهوشیاری طبیعی اش ادغام کند بطوریکه بتواند در دنیای مادی به زندگی ادامه دهد بدون اینکه تجربیات خود از خدا را از دست بدهد
در سال ۱۹۲۲ میلادی مهربابا و مریدانش "منزل میم" (منزل استاد) را در بمبئی بنا نهاد. در آنجا مهربابا شروع به تعلیمات سخت و جدی مریدانش پرداخت. یک سال بعد مهربابا و مندلیهایش (مریدانش) به مکانی در ۷ کیلومتری خارج از شهر احمدنگر در ایالت ماهاراشترای هند و ۲۱۰ کیلومتری بمبئی نقل مکان کرد که مهربابا آنجا را «مهرآباد» نامید
در سال ۱۹۲۴ این مکان به اشرام مهربابا که مرکز کارش بود تبدیل شد. در آنجا مهربابا مدرسهای را ایجاد نمود که نامش پرم اشرام (مدرسه عشق) بود. این مدرسه رایگان و آزاد برای کلیه مذاهب و ادیان بود و در آنجا دانشآموزانی از دورترین نقاط هند و ایران مشغول به تحصیل بودند.پیش از شروع کار جهانی، نام مهربابا که به معنی پدر مهربان میباشد توسط اولین پیروانشان به او داده شد.
مهربابا دورههای طولانی را بعنوان اعتکاف اغلب در روزه پشت سر گذاشت.[نیازمند منبع] او زمانی طولانی را در سفرهای مغرب و مشرق زمین، گردهماییهای عمومی، امور خیرخواهانه از آن جمله کار با جذامیها و فقرا و بیماران روانی و همچنین کار با رهروان صرف کرد.[نیازمند منبع] اولین ملاقات از ملاقاتهای متعدد او به مغرب زمین در سال ۱۹۳۱ در جمع زیادی از پیروانش بود. بیشتر زمان او در دهه ۱۹۴۰ صرف کار با کسانی شد که مهربابا آنان را مست الهی مینامید. در سال ۱۹۴۹ مهربابا به همراه مندلیها و تعدادی از مریدانش که تمایل زیادی به همراهی با مهربابا داشتند، مسافرتهایی را به صورت ناشناس در هند آغاز کرد. مهربابا این دوران را زندگی جدید نامید. در ۱۰ فوریه ۱۹۵۴ مهربابا اعلام کرد که اوتار (تجسم خدا، یا خدا در شکل انسانی) است.
صخا از معجزات علم و عرفان صخا لطف و عنایتهای یزدان
صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد تائب فداکاری کرد شما هم همکاری کنید
فقط خدا
گلچین اشعار پرسی بیش شلی؛ دانه ای بکار و مگذار هیچ جباری آن را درو کند ثروتی بدست آر و مگذار هیچ شیادی از کفت برباید ، جامه ای بباف و مگذار هیچ بیکاره ای آن را درپوشد . و سلاحی بساز که در دفاع از خویش حمل کنی
عباسعلی سلمانی فعال در زمینه فرهنگ و ورزش...
ما را در سایت عباسعلی سلمانی فعال در زمینه فرهنگ و ورزش دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : msakhaeyang بازدید : 236 تاريخ : جمعه 13 مرداد 1396 ساعت: 18:08