جرات داری به صخا شک کن

چرا جرات نمی کنم به صخا شک و شبهه داشته باشم چون مزین گشته با نام ابوالفضل چون صخا تسکین درد دردمندان است باب الحوائج نظر دارد 

چون طرف حسابم باب الحوائج ابوالفضل العباس است چون قرض الحسنه است شوخی نیست گره یک نفر مظلوم و معصوم باز شده باشد تمام فرشته ها و ملائکه پشتیبانم می شوند 

معوقات حواسشان به صخا بیشتر باشد ثروتمندان به صخا حواسشان بیشتر باشد یک نفر دست خالی از صخا برگردد و تائب سرپرست عاشق و عارف و نویسنده و شاعر صخا تخریب و تحقیر و تضعیف شود کار زار است فرشته ها و ملائکه تا صبح نفرین خواهند کرد 

بحث یک انسان فعال و فداکار جامعه است بحث یک انسان اذان گو و شاعر و سحرخیز است 

بحث یک حامی و پشتیبان قرض داران و گرفتاران و دردمندان است پس حواسمان به چنین انسان مهربان و دلسوزی باشد با ضدهمکاری و معوقات به کارش گره نزنیم تیشه به ریشه اش نزنیم مبادا چنین انسان بی گناهی از گناه ضدهمکاریها و معوقات محکوم و متهم شود 

با برادران یوسف فرقی نخواهیم داشت با زنان مصر و ذلیخا فرقی نخواهیم داشت 

نباید اجازه بدهیم خدای نکرده تائب تخریب و تحقیر و تضعیف شود سوپرپولدارها و ابرمیلیاردرها حواسشان به تائب بیشتر باشد تائب فعال و فداکار است تائب عاشق مردمش هست مبادا پایمال گردد مبادا بخاطر بخل و کینه و حسادت و سهل انگاری و بی تفاوتی ضایع شود مبادا خجالت زده قرض داران بشود با حمایت و همکاری اجازه ندهیم تائب سختی بکشد خجالت بکشد