وصله ناجور

ساخت وبلاگ

هوالحکیم

صخا خدمتی همراه با صداقت و ایمان می باشد      تائب فداکاری کردشما هم همکاری کنید 

 چند سالیه که درونم انرژی عظیمی احساس میکنم ... از همون وقتی که واقعاً فهمیدم کی ام و میخوام چیکار کنم ... یه جور نیرویی که میخواد بجنگه ، تغییر بده، اصلاح کنه 

خستگی ناپذیر تلاش کردم ... هر کاری لازم بوده کردم برای رسیدن به اهداف ... و تا الان هم رسیدم به اونهایی که باید ... :)

جنگیدم با هر چی که در تعارض بوده باهاشون ... نه گفتم به خواسته هام ... نه گفتم به دیگران ... خیلی جاها اونجوری که دلم میخواست زندگی نکردم ... وقتی دوستام مشغول تفریح بودن من کتاب میخوندم ... وقتی میرفتن سینما من تمرین میکردم ... وقتی خانواده میرفت مهمونی من درس میخوندم ... و کلّی وقتی های دیگه!خب 

حسّ لذّت بخشیه وقف کردن یه چیز خوب برای یه چیز بهتر ... البته درک کردنش سخته یه کم ... چون اون چیز بهتر رو حالا حالا ها نمیشه دید ...

حسّ لذّت بخشیه که تو همه لحظاتت به یه هدفی فکر کنی ... زندگی قشنگ میشه ... و البته سخت! سخت میگردد جهان بر مردمان سخت کوش!

امّا ...یه امّای بزرگ میاد تو کار ...امّا این به مذاق جامعه خوش نمیاد ... 

وقتی تو به خواسته هات نه بگی ، میون کلّی آدم که اینکارو نمیکنن ... وقتی تو برای یه هدفی سخت تلاش کنی میون کلّی آدم که اینکارو نمیکنن ... یه جوری میشی که بقیه اون جوری نیستن ... و این یه جوری بودن جالب نیست خیلی ... میشی وصله ی ناجور! ... مثل یه عضوی که پیوند زدن به یه بدن برای اینکه بهتر کار کنه، وصله شدی به یه جامعه ... و وای به روزی که قدم کج برداری ... بدن پس میزنه پیوند رو ... این یه جوری بودن خطرناکه ... شمشیر دو لبه است ... کم کم بهت برچسب میزنن ... خیلی راحت ... 

خرخون ... بچه مثبت ... Prude ... Conservative ... ناپایه! ... بقیه اش رو هم نمیشه گفت ... ممکنه از اینجا خانواده رد بشه!

از چیزایی که پشت سرت میگن هم حرفی نمیزنم ...معجون عجیبی میشه ... انرژی عظیم درونی + امواج کوچیک ولی متعدّد بیرونی ... 

حسّ یه صخره رو پیدا میکنی جلوی دریا ... یا حسّ یه تانک که پیشروی میکنه و همه با گلوله میزننش! ... خراب نمیشی ... متوقف هم نمیشی ... ولی خسته میشی از اینکه خودیها میزننت ... و تا جایی رو فتح نکنی، دست برنمیدارن از کوبیدنت ...

صخا ازمعجزات علم و عرفان     صخا لطف و عنایتهای یزدان 

از وقتی به دانشگاه اومدم ، دوره جدیدی شروع شده دوباره ... دوباره همه به سمتت شلیک میکنن و دوباره باید آرامشت رو حفظ کنی و ادامه بدی ... کاملاً داره مثل دوره قبلی پیش میره ... مو به مو ... فقط بازیگراش عوض شدن! 

بگذریم ... :)مسیریه که خودم انتخاب کردم ... و انتظار روزای راحت هم نداشتم از اوّل ... اصلاً سختیهاش لذّت بخشه! D:

آسمان با دیگران صاف است و با ما ابر داردمیشود روزی صفا با ما هم امّا صبر دارداین نیز بگذرد ... ! یا علی :)

Related image

Image result for ‫دریاب‬‎

Image result for ‫دریاب‬‎

Image result for ‫دریاب‬‎

عباسعلی سلمانی فعال در زمینه فرهنگ و ورزش...
ما را در سایت عباسعلی سلمانی فعال در زمینه فرهنگ و ورزش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msakhaeyang بازدید : 162 تاريخ : جمعه 4 فروردين 1396 ساعت: 12:26