ستاره های بزرگ و دانا و توانا

وقتی که خداوند به هرانسانی در هرجائی از این کره خاکی عزت و قدرت و ثروت و موقعیتهای طلائی می دهد چه خوب است در راه تقویت و پرنور شدن عاشقان غریب و گمنام به کار بگیرند  

نظر کردن به درویشان منافی بزرگی نیست سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش 

من در روستای خودم آمده ام یعنی پا در میدان شهرت و موفقیت گذاشته ام تا به نتیجه برسم و الگوی همه عاشقان در روستاها و شهرها و کشورهای مختلف دنیا باشم که غریبانه تلاش می کنند ودیر به نتیجه می رسند و یا اصلا نمی رسند بخاطر عدم حمایت و عنایت و همکاری توانمندان و بخاطر ضدهمکاریهای موجود و کینه ودشمنی های بخیلان و هوسبازان 

من می خواهم با مجموعه صخا این فرهنگ را تقویت و پرنور و پررنگ بگردانم فرهنگ همکاری با فداکاران را من می خواهم در اوج سختی های زیادم در طول این سالها توجه ستارگان بزرگ را جذب و جلب کنم و خیال تک تک عاشقان را در سراسر دنیا راحت کنم 

من می خواهم الگوی عاشقان بشوم تا آنها تحریک و تشویق به نمایش خودشان در سطح جهانی بشوند و از سراسر جهان مورد توجه قرار بگیرند من در کنار مشکلات زیاد ماندم از همه بیشتر و بهتر در کنار مشکلات طاقت آوردم و این فرهنگ را به همه عاشقان می خواهم بیاموزم 

که اگر موفقیت و شهرت و توجه می خواهید باید زیاد در کنار مصائب و دردها و جوروجفاها بمانید و با بخیلان و هوسبازان بسازید  

ستاره های بزرگ باید به عاشقان غریب و گمنام مخصوصا در روستاها توجه و عنایت ویژه داشته باشند و موجبات پیشرفت و رشد و شکوفائیشان را فراهم نمایند که سختیهای زیادی را متحمل می شوند که با حمایت و همکاری آنان راحت و آسان می شوند  

من اگر روزی به اوج شهرت برسم حتما در روستاها حداقل از یک عاشق در اوج صداقت و ایمان و فداکاری حمایت می کنم و یک عاشق را تقویت و پرنور می سازم